سینه ام خسته ی آه است الهی العفو
حاصلم بار گناه است الهی العفو
خِجلت وشَرمم از آنست که با موی سفید
نامه ام جُمله سیاه است الهی العفو
وای از آنروز که هر عضو تنم بر گُنهی
در حضور تو گواه است الهی العفو
پشتم از بار گُنه خم شده وباز مرا
به عطای تو نگاه است الهی العفو
بارم از اولِ ره بود گنه روی گنه
وایِ من آخرراه است الهی العفو
آنچه آورده ام امشب به درِ خانه ی تو
گریه وناله وآه است الهی العفو
گُنه از کوه فُزون است وتوانایی من
کمتر از یک پَرِ کاه است الهی العفو
گر مُجسم کنی انبوه گناهانم را
همچنان فوج سپاه اس الهی العفو
بارسنگین و فضا تیره زدود گنهم
پیش رویم همه چاه است الهی العفو
یأس بر دل ندهد راه ونگردد نومید
آنکه را چون تو اله است الهی العفو
(غلامرضا سازگار)